۱۳۹۲ دی ۱۲, پنجشنبه

حجتیه ، روایت یهود از تشیع



علیرغم تمامی تلاش یاران وسردمداران این تفکر در اینسو وآنسوی مرزبرای مخفی نگاهداشتن خود،با تعویض مرتب نام ونشانی خود، این تفکر هم مانند هر فرآیند دیگری از افعال آن قابل شناسائی ، تعقیب و حتی پیش بینی بوده است.
کافیست بدانیم که اساس تفکر این دسته،مبتنی برمجبور ساختن خالق بر ظاهر ساختن امام غائب ،با توسل به ترویج فسادوفحشا،قتل و غارت ونا امن نمودن جهان بوده است.برای هر کسی که کوچکترین اطلاعات از اسلام و خصوصا تشیع داشته باشد همین چند نکته اولیه از اساس این تفکر کافیست برای ضداسلامی ضدالهی و ضد تشیّع اعلان نمودن آن .اما در عملکرد -هرقدر هم که اینان خودشان را در دخمه های اورشلیم و.. پنهان نمایند -شیوه ایشان تائید کننده نظریه ایست که اساس تفکر آنها را بر ترور و دشمنی آشکار با خالق میداند. اینان اولین محور حرکت خود پس از پیدایش را مخالفت و نابودی بهائی گری و بهائیان اعلان نمودند.بهائی گری که به اعتراف بانی آن -که اول ادعای امام زمان بودن ،بعد ادعای پیامبری ودرنهایت هم ادعای الوهیت نمود-[لازم به تاکید میدانم که بنده هم مانند هر ایرانی به آزادی اعتقاد و انتخاب افراد ایمان دارم و این نوشته تنها در جهت شناسائی تفکر و افرادیست که رسیدن هدف خود را در نابودی ایران میدنستنه اند.-هر شخصی که مانند بنده فرصت و دسترسی به منابع لازم را داشته تا در مورد بهائی گری تحقیق نماید دیده است که این تفکر اگر چه در ایران آغاز شد اما تماما از بیرون ایران هدایت و کنترل شده است....حجتیه درست زمانی به اعلان دشمنی با این دسته پرداخت که دیده شد علیرغم تمامی تبلیغات، رشد درصد گروندگان به آن هیچ وجه قابل توجه نیست.اینجا بود که این تفکر تروریستی مانند قارچ سر برآورده و بقول خود شروع به قلع و قمع پیروان آن نمود و این آغاز رشد گرایش به این تفکر در ایران و منطقه شد.حتی اگر ندانیم که بانیان تفکر حجتیه افرادی یهودی الاصل بوده اند، نتیجه عملکرد حجتیه در ارتباط با بهائی ها اثبات کننده وحدت اساسی بین این دو دسته میباشد. و این اثبات یک تئوری برای یهودیان بود که برای ترویج یک تفکر-هرقدرهم احمقانه باشد- کافیست متضاد آن را هم خلق کرده و بجانش بیندازید.به این ترتیب نه تنها تشیع جلوه وحشیانه یافت بلکه اساس تفکری که سالها بعد میبایست یک ظاهرا انقلاب را در ایران اداره نماید نیز به ثبت رسمی رسید.
*
هرکسی که کوچکتریت اطلاعی از اسلام و تشیع داشته باشد میداند که ممنوعیتهای اعمال شده در ج.ا نه تنها کوچکترین ربطی به اسلام و تشیع نداشته بلکه ناقض اساس اولیه اسلام وتشیع میباشد.آیا کسی هست که تردید داشته باشد تنها نتیجه این ممنوعیتهای حجتیه ای ج.ا ،ترویج فحشا و فساد و بی دینی در کشور ما بوده؟آیا این را بانیان ج.ا ندیدند؟ البته روشن است که بدنبال همین بوده اند و گرنه از راه ظلمانی خود بازمیگشتند.
آیا تردیدی در این هست که با توجه به عملکرد ج.ا میتوان براحتی نتیجه گرفت که اساس تفکری که ج.ا بر آن پی گرفته تفکر حجتیه ای بوده؟
آیا میتوان تردیدی در این واقعیت داشت که تنها نفع برندگان از ج.ا ترکیه و اسرائیل بوده اند؟ همان ترکیه و اسرائیلی که در اساس یکی بوده اند .واینک پس از شروع روند دگردیسی صهیونیزم و انتخاب ماسک مسلمانی از سوی آن میروند تا از یک طرف بوسیله عوامل دست نشانده خود در نیروهای مسلح و اطلاعاتی  و بخش اقتصاد ، تمامی مردم ما را از دین و تشیع بیزار نموده و تفکر صهیونیستس اسلامی خود به نام -نورچی ها- را در تمامی کشورهای اسلامی مانند سرطان سرایت دهند.

حجتیه به عنوان یک هسته زیرزمینی یک روز آغاز شد و اینک بر تمامی ارکان حکومت در ایران حاکم میباشد. و اگر آن دسته از شرافتمندان در نظام ج.ا که دلسوزی نسبت به اسلام و ایران و تشیع و مردم مظلوم ما دارند دیر جنبیده و این عوامل را از ایران ریشه کن ننمایند ، دیگر برای هر حرکتی دیر خواهد بود  .
در این تردیدی نیست که شرافتمندان باقیمانده در ج.ا در حال چاره اندیشی بوده اند اما کاش این عزیزان کار امروز به فردا نیفکنند و ایران را هر چه زودتر پاکسازی کامل نمایند

*
لازم به تذکر مجدد میدانم که هیچکدام از نوشته های بنده در جهت مخالفت و ایجاد نفرت بر علیه یهودیان یا هیچ گروه دیگری نبوده و حتی باید تاکید نمایم که اساس دشمنی با یهود را موضوعی ایجاد شده توسط خودصهیونیستها برای بازارگرمی خودشان میدانم و همواره تاکید نموده ام بیشترین فحش و تهدید به اسرائیل ،توسط ماموران خود آنها بوده اند. 
ما ایرانیان در پی ءنجات وطن خود ناچار از شناختن روش و اهداف کسانی هستیم که چشم بر تصاحب ایران دوخته اند.

اینترنت فارسی در شرایط فعلی ،نشان دهنده افکار ایرانیان نیست






اگرچه هرروز تعداد بیشتری از هموطنانمان به واقعیات آنچه در میهنمان روی داده واقف میگردند اما هنوز بسیاری نکات هست که باید تحقیق و افشا گردند.تنها یکی ازین نکات اشغال تقریبا کامل اینترنت فارسی زبان توسط عوامل اطلاعات کشور ترکیه از سالها پیش بوده است.اولین تحقیق را بنده به همراه گروهی از متخصصین ارتباطات اینترنتی در مورد تویتر انجام دادم.این همزمان بود با استفاده روزافزون جوانان وطندوست ما از این شبکه برای خبررسانی.در یک دوره مشخص از این تحقیق ثابت شد 99% اسامی که پسوند یا پیشوند -ایران -در تویتر دارند توسط سرویس اطلاعاتی ترکیه ثبت ،راه اندازی و کنترل میشوند.البته درمدت کوتاهی دوستان موفق شدند این خبر را به همه دیگر دوستان هموطن رسانده و مانع از ادامه اثرگذاری این عوامل بر حرکت ایرانیان شوند.
مدت زیادی نگذشت که برخی از سایتهای خبری ترک اعلان نمودند حداقل پنج هزار نفر که یا آموزش فارسی دیده اند یا در دانشگاههای آن کشور رشته زبان فارسی را به اتمام رسانده اند-که تقریبا تمامی این افراد،که تعدادشان کم هم نیست ،بلافاصله جذب سرویس اطلاعاتی ترکیه میشوند.- در دو شیفت دوازده ساعته توسط نهاد اطلاعاتی ترکیه مشغول تخریبات فرهنگی ،ایجاداختلافات بین اقوام ایرانی ، ترویج فحشا، ترویج خرافات و... میباشند.
حال با توجه به این واقعیت اثبات شده نتیجه گیری وضعیت فعلی جامعه ایران از روی سایتهای فارسی زبان -یا اصولا هر آنچه به فارسی در نت انتشار مییابد- بدور از حقیقت خواهد بود. چنانچه روشن شده که همین افراد یکی از اهداف اصلیشان ناامید نمودن جوانان از فرهنگ ایران و اساسا از هر چیزی است که مربوط به ایران و آینده آن گردد.
اینجا لازم به فراخوانی هکرهای وطندوست ایرانی میبیبنم که ایشان را دعوت نماییم تا در اسرع وقت در برابر این حرکات دشمن دیرین ایران به چاره اندیشی بنشینند.
همچنان از دوستان انتظار هست که تا میتوانند اینگونه موارد را اطلاع رسانی نمایند.
در یک جمله : فراموش نکنیم یک نوشته به صرف فارسی بودنش توسط یک ایرانی نوشته نشده و نمیتواند تنها بخاطر فارسی بودنش مورد اعتماد قرار گیرد.

۱۳۹۲ آبان ۱۸, شنبه

توجه به کانون نشر تاریکی




دراین تردیدی باقی نمانده که دنیا دربرابر نشر ظلمت از ترکیه نمیتواند ساکت بماند.در روزهای اخیر چند واقعه باردیگر توجه اهل تحقیق را به این مرکز نشر ظلمات برگرداند.در اتفاق اول شخصی بنام سیبل اورسین -که خانمی با حجاب و بسیار نزدیک به محافل حزب حاکم در آن کشور است طی یک برنامه تلویزیونی رسما از طرف خود و همفکرانش -که اکثریت مطلق را تشکیل میدهند- خواستار اجرای شریعت یهود در ترکیه شد.البته کسانی که اخبار ترکیه را دنبال میکنندو در این مورد سطحی نمی اندیشند میدانند که اساسا حاکمیت یهود بر تمامی ارکان زندگی ترکها موضوع تازه ای نیست و ما هم مرتب هشدار داده ایم که اسلام یهودی در حال انتشار از ترکیه به دنیاست و نشان داده ایم که حتی ردپای این تفکر رسما بر پرچم ج.ا نیز نقش بسته است. حال بنظر میرسد زنگهای هشدار برای طراحان این تئوری بصدا در آمده و در پی چاره اندیشی افتاده اند. و حرکت اخیر که از زبان این شخص ترک جاری شده نشان دهنده نه تنها وحشت ایشان از افشا شدن بلکه تلاشی است برای ابقای تفکری که ایشان به ایران صادر نموده اند و حاکم بر تاروپود ج.ا بوده است. حجتیه همان امیدی است که حضرات هراسان از دست دادنش شده اند.
این شخص در سخنان خود گفته ما شریعتی مانند ج.ا و عربستان نمیخواهیم ما شریعت یهودی را در ترکیه میخواهیم.

البته باید ایشان اول اثبات نماید که آنچه فعلا در ترکیه حاکم است چیزی جز تفکر یهود میباشد.
بنظر میرسد ما باید در انتظار جنگهای زرگری بین  حکومتهای ج.ا و ترکیه باید باشیم.


*

واقعه دوم کشف اتفاقی حدود یک تن مواد شیمیائی مورد لزوم برای تهیه سلاحهای بیولوژیک وشیمیائی در ترکیه است که راهی سوریه بود.این خبر بلافاصله از سایتهای خبری ترکیه حذف شد.این کشف در هفته گذشته -اوائل ماه یازدهم میلادی 2013 رخ داد.
بدنبال آن در دو روز گذشته 8و 9 /11/2013 اخبار مربوط به دستگیری عده ای بود که در یک تریلی در حال حمل هزارو دویست گلوله خمپاره از ترکیه به سوریه بودند. بلافاصله از سوی برخی خبرنگاران افشا شد که راننده تریلی اعتراف نموده اینها را برای نیروهای القاعده در سوریه حمل میکرده.
دراینجا باید به خبرنگاران جسور سی ان ان اینترنشنال تبریک گفت که اثبات نمودند که نیروهای القاعده عملا با مرکزیت ترکیه به اقدامات خود ادامه میدهند

اینترنت فارسی در شرایط فعلی ،نشان دهنده افکار ایرانیان نیست


اگرچه هرروز تعداد بیشتری از هموطنانمان به واقعیات آنچه در میهنمان روی داده واقف میگردند اما هنوز بسیاری نکات هست که باید تحقیق و افشا گردند.تنها یکی ازین نکات اشغال تقریبا کامل اینترنت فارسی زبان توسط عوامل اطلاعات کشور ترکیه از سالها پیش بوده است.اولین تحقیق را بنده به همراه گروهی از متخصصین ارتباطات اینترنتی در مورد تویتر انجام دادم.این همزمان بود با استفاده روزافزون جوانان وطندوست ما از این شبکه برای خبررسانی.در یک دوره مشخص از این تحقیق ثابت شد 99% اسامی که پسوند یا پیشوند -ایران -در تویتر دارند توسط سرویس اطلاعاتی ترکیه ثبت ،راه اندازی و کنترل میشوند.البته درمدت کوتاهی دوستان موفق شدند این خبر را به همه دیگر دوستان هموطن رسانده و مانع از ادامه اثرگذاری این عوامل بر حرکت ایرانیان شوند.
مدت زیادی نگذشت که برخی از سایتهای خبری ترک اعلان نمودند حداقل پنج هزار نفر که یا آموزش فارسی دیده اند یا در دانشگاههای آن کشور رشته زبان فارسی را به اتمام رسانده اند-که تقریبا تمامی این افراد،که تعدادشان کم هم نیست ،بلافاصله جذب سرویس اطلاعاتی ترکیه میشوند.- در دو شیفت دوازده ساعته توسط نهاد اطلاعاتی ترکیه مشغول تخریبات فرهنگی ،ایجاداختلافات بین اقوام ایرانی ، ترویج فحشا، ترویج خرافات و... میباشند.
حال با توجه به این واقعیت اثبات شده نتیجه گیری وضعیت فعلی جامعه ایران از روی سایتهای فارسی زبان -یا اصولا هر آنچه به فارسی در نت انتشار مییابد- بدور از حقیقت خواهد بود. چنانچه روشن شده که همین افراد یکی از اهداف اصلیشان ناامید نمودن جوانان از فرهنگ ایران و اساسا از هر چیزی است که مربوط به ایران و آینده آن گردد.
اینجا لازم به فراخوانی هکرهای وطندوست ایرانی میبیبنم که ایشان را دعوت نماییم تا در اسرع وقت در برابر این حرکات دشمن دیرین ایران به چاره اندیشی بنشینند.
همچنان از دوستان انتظار هست که تا میتوانند اینگونه موارد را اطلاع رسانی نمایند.
در یک جمله : فراموش نکنیم یک نوشته به صرف فارسی بودنش توسط یک ایرانی نوشته نشده و نمیتواند تنها بخاطر فارسی بودنش مورد اعتماد قرار گیرد.

همه راهها در ج.ا به ترکستان ختم میشود- بخش دوم


برای دریافتن آنچه در میهن مظلوم ما گذشته اگر تنها به وقایع داخل توجه کنیم-همانگونه که تا بحال مرتکب شده ایم- نتیجه ای جز چرخ زدن بدور دایره عصاری نصیب نخواهد بود.
اگر دقت نمائیم بیاد میاوریم که یکی از اولین ممنوعیتها در ج.ا ممنوعیت وطندوستی-ناسیونالیزم- شد و برخلاف دینمان آن را مخالف دین جلوه دادند و این آغاز ماجرائی بود که طی آن میبایست تمامی رشته های پیوند زننده میان مردم مظلوم ما از میان برخاسته گردد تا بانیان آنچه بنام انقلاب اسلامی خوانده شد براحتی و بدون جنگ بتوانند ایران را و ذخائر نفت و گاز آن را تصرف نمایند.
این در حالیست که ترکهای عثمانی -که سالهاست علنا اعلان میکنند دیگر ایران را به ایرانیان پس نخواهیم داد- هر روز ناسیونالیزم فاشیستی خود را پررنگتر و حتی احمقانه تر نموده اند. و دربرابر  آن دسته از شرافتمندان در ج.ا که در برابر ایشان مقاومت مینموده اند مرتبا میگویند : ما از ادعاهای ارضی خود در مورد ایران هیچگاه منصرف نشده ایم.-اشاره به سخنان وزیر خارجه یهودی الاصل ترکیه که همواره تکرار نموده است-
اما در برابر آن اینسو چه میگویند  ، :کشور دوست و برادر ترکیه .حکومت اسلامی ترکیه.. رهبران انقلابی ترکیه[این جمله ایست که از زبان رئیس ستاد مشترک ج.ا ایراد شده....


آنانکه دور از هر نوع شرافت وطن خود و هموطنان خود را به ترکان عثمانی فروخته اند باید بدانند راهی که ایشان
میروند جز به ترکستان ختم نخواهد شد.

حجتیه ، روایت یهود از تشیع

علیرغم تمامی تلاش یاران وسردمداران این تفکر در اینسو وآنسوی مرزبرای مخفی نگاهداشتن خود،با تعویض مرتب نام ونشانی خود، این تفکر هم مانند هر فرآیند دیگری از افعال آن قابل شناسائی ، تعقیب و حتی پیش بینی بوده است.
کافیست بدانیم که اساس تفکر این دسته،مبتنی برمجبور ساختن خالق بر ظاهر ساختن امام غائب ،با توسل به ترویج فسادوفحشا،قتل و غارت ونا امن نمودن جهان بوده است.برای هر کسی که کوچکترین اطلاعات از اسلام و خصوصا تشیع داشته باشد همین چند نکته اولیه از اساس این تفکر کافیست برای ضداسلامی ضدالهی و ضد تیع اعلان نمودن آن .اما در عملکرد -هرقدر هم که اینان خودشان را در دخمه های اورشلیم و.. پنهان نمایند -شیوه ایشان تائید کننده نظریه ایست که اساس تفکر آنها را بر ترور و دشمنی آشکار با خالق میداند. اینان اولین محور حرکت خود پس از پیدایش را مخالفت و نابودی بهائی گری و بهائیان اعلان نمودند.بهائی گری که به اعتراف بانی آن -که اول ادعای امام زمان بودن ،بعد ادعای پیامبری ودرنهایت هم ادعای الوهیت نمود-[لازم به تاکید میدانم که بنده هم مانند هر ایرانی به آزادی اعتقاد و انتخاب افراد ایمان دارم و این نوشته تنها در جهت شناسائی تفکر و افرادیست که رسیدن هدف خود را در نابودی ایران میدنستنه اند.-هر شخصی که مانند بنده فرصت و دسترسی به منابع لازم را داشته تا در مورد بهائی گری تحقیق نماید دیده است که این تفکر اگر چه در ایران آغاز شد اما تماما از بیرون ایران هدایت و کنترل شده است....حجتیه درست زمانی به اعلان دشمنی با این دسته پرداخت که دیده شد علیرغم تمامی تبلیغات، رشد درصد گروندگان به آن هیچ قابل توجه نیست.اینجا بود که این تفکر تروریستی مانند قارچ سر برآورده و بقول خود شروع به قلع و قمع پیروان آن نمود و این آغاز رشد گرایش به این تفکر در ایران و منطقه شد.حتی اگر ندانیم که بانیان تفکر حجتیه افرادی یهودی الاصل بوده اند، نتیجه عملکرد حجتیه در ارتباط با بهائی ها اثبات کننده وحدت اساسی بین این دو دسته میباشد. و این اثبات یک تئوری برای یهودیان بود که برای ترویج یک تفکر-هرقدرهم احمقانه باشد- کافیست متضاد آن را هم خلق کرده و بجانش بیندازید.به این ترتیب نه تنها تشیع جلوه وحشیانه یافت بلکه اساس تفکری که سالها بعد میبایست یک ظاهرا انقلاب را در ایران اداره نماید نیز به ثبت رسمی رسید.
*
هرکسی که کوچکتریت اطلاعی از اسلام و تشیع داشته باشد میداند که ممنوعیتهای اعمال شده در ج.ا نه تنها کوچکترین ربطی به اسلام و تشیع نداشته بلکه ناقض اساس اولیه این تفکرهاست.آیا کسی هست که تردید داشته باشد تنها نتیجه این ممنوعیتهای حجتیه ای ج.ا ،ترویج فحشا و فساد و بی دینی در کشور ما بوده؟آیا این را بانیان ج.ا ندیدند؟ البته روشن است که بدنبال همین بوده اند و گرنه از راه ظلمانی خود بازمیگشتند.
آیا تردیدی در این هست که با توجه به عملکرد ج.ا میتوان براحتی نتیجه گرفت که اساس تفکری که ج.ا بر آن پی گرفته تفکر حجتیه ای بوده؟
آیا میتوان تردیدی در این واقعیت داشت که تنها نفع برندگان از ج.ا ترکیه و اسرائیل بوده اند؟ همان ترکیه و اسرائیلی که در اساس یکی بوده اند .واینک پس از شروع روند دگردیسی صهیونیزم و انتخاب ماسک مسلمانی از سوی آن میروند تا از یک طرف بوسیله عوامل دست نشانده خود در نیروهای مسلح و اطلاعاتی  و بخش اقتصاد ، تمامی مردم ما را از دین و تشیع بیزار نموده و تفکر صهیونیستس اسلامی خود به نام -نورچی ها- را در تمامی کشورهای اسلامی مانند سرطان سرایت دهند.

حجتیه به عنوان یک هسته زیرزمینی یک روز آغاز شد و اینک بر تمامی ارکان حکومت در ایران حاکم میباشد. و اگر آن دسته از شرافتمندان در نظام ج.ا که دلسوزی نسبت به اسلام و ایران و تشیع و مردم مظلوم ما دارند دیر جنبیده و این عوامل را از ایران ریشه کن ننمایند ، دیگر برای هر حرکتی دیر خواهد بود  .
در این تردیدی نیست که شرافتمندان باقیمانده در ج.ا در حال چاره اندیشی بوده اند اما کاش این عزیزان کار امروز به فردا نیفکنند و ایران را هر چه زودتر پاکسازی کامل نمایند

*
لازم به تذکر مجدد میدانم که هیچکدام از نوشته های بنده در جهت مخالفت و ایجاد نفرت بر علیه یهودیان یا هیچ گروه دیگری نبوده و حتی باید تاکید نمایم که اساس دشمنی با یهود را موضوعی ایجاد شده توسط صهیونیستها برای بازارگرمی خودشان میدانم و همواره تاکید نموده ام بیشترین فحش و ناسزا دهنده به اسرائیل ،ماموران خود آنها بوده اند.
ما ایرانیان در پی ءنجات وطن خود ناچار از شناختن روش و اهداف کسانی هستیم که چشم بر تصاحب ایران دوخته اند.

عاقبت گرگ زاده گرگ شود



این واقعیتی اعلان شده توسط سازمانهای دولتی ترکیه است که در رده بیشترین اسامی فامیلی تکراری در آن کشور نام فامیلی گرگ و گرگ زاده همواره    در رده های اول قرار داشته اند.واین واقعیتی است که با این افتخار میکنند که قومشان با هم آمیزی یک زن با یک گرگ در گوشه ای از آسیای میانه آغاز شده...

حال حضراتی که در حاکمیت ج.ا مرتبا از اسلامی بودن آن مردم سخن سرائی کرده و بقول خود مقدمات اتحاد دو کشور-در واقع ضمیمه سازی ایران را- حاضر مینموده انداین حقایق را از نگاه مردم مظلوم ما پنهان داشته اند.
و حال ببینید ره تفاوت از کجاست تا به کجا. یک طرف ایرانیانی هستند که با عقل درخشان درطول قرنها این ضرب المثل را استفاده نموده اند که : گرگ زاده عاقبت گرگ شود..... و در طرف دیگر این قوم که افتخار به گرگ زادگی مینمایند.


نگاهی بیندازیم به بیتی از مثنوی مولانا که پر است از هشدار به دنیا در مورد این قوم

جان گرگان و سگان از هم جداست
متحد جانهای شیران خداست

اگرچه واقعیت به قتل رسیدن حضرت شمس تبریزی درقونیه بدست اجداد ترکان عثمانی سالها از دیدگان ملت مظلوم ما پنهان مانده ،اما گوئی پس از آنچه درسال هفتادونه میلادی و بعد از آن بدست ترکان عثمانی بر میهن و مردم ما گذشته،حکمت الهی بر افشای چهره و اهداف واقعی ایشان قرار گرفته است.
مولوی قبل از دیدار با حضرت شمس در قونیه مردی عالم اهل درس و مدرسه بود با شاگردان زیادو مولانائی که ما میشناسیم پس از آن دیدار درواقع متولد شد.اما نکته ای که ترکها با روش های نه چندان عاقلانه خودشان تلاش در پوشیده نگاه داشتن آن نموده اند واقعیت به قتل رسیدن حضرت شمس در قونیه بدست عده ای از ترکهای عثمانی است.
اگرشما هم مدت زیادی در میان عثمانیها مانده باشید درمی یابید که ایشان درواقع از حضرت شمس نفرت دارند اما درطول زمان آموخته اند که نباید این حس خود راآشکار سازند.شما درظاهر میبینید درمورداو سکوت میکنند اما اگر شانس شنیدن حرف دل ایشان را بیابید خواهید دید که درواقع حضرت شمس را بانی انحراف مولوی از هر نظر میدانند-(در واقع میگویند مولانا پس از دیدار با شمس منحرف گردید)آیا لازم هست جزئیات بیشتری دراین مورد بگویم؟-
این نیز روشن است که دلیل اصلی نفرت ایشان از حضرت شمس،ایرانی بودن او و دارای مرتبه بسیار والا بودن او در عرفان بوده است- یکی از نکاتی که مردم ما از آن بیخبر نگاه داشته شده اند کینه بسیار عمیق ترکها نسبت به ایران و ایرانی بوده که تنها دلیل اصلی آن متمدن ،بافرهنگ و با هنروعلم بودن مردم ما درطول تاریخ بوده و این همان خصوصیاتی است که ترکها اساسا بصورت ژنتیکی فاقد آن میباشند و همین ایشان را به دشمنی عمیق وبی پایان با ایرانیان واداشته .

*
این آشکاراست که حضرت شمس پس از دیداربا مولوی بارها قونیه و خاک آن کشور را ترک کرده اما به اصرار و درخواستهای مکرر مولوی مجددا به قونیه بازگشته. چرا ایشان مرتبا میرفته؟ پاسخ آزار و اذیت وتهدید ترکها میباشد.
تاحدی که حضرت شمس به نیت دورنگاه داشتن مولانا از این آزارها و تهدیدها آنجا را ترک مینموده و دلیل دیگر که درمثنوی و دیوان شمس بارها ذکرشده خصوصیات ضدانسانی آن قوم بوده.
درآخرین بازگشت،حضرت شمس درشبی از سوی عده زیادی مورد حمله قرار میگیرد و این عده پس از قتل ایشان بدنش را تکه تکه نموده و داخل چاهی می اندازند-جائی که اکنون محل مزار حضرت شمس در قونیه میباشد-
پس از مدتی از غیبت ایشان در خواب بر پسر بزرگ مولانا ظاهر شده با ذکر واقعه از او میخواهد بدنش را از چاه بیرون آورده دفن نماید.علیرغم تمامی تلاش اطرافیان برای مخفی نگاه داشتن واقعه از مولانا -این دوست خدا همانگونه که در مثنوی و دیوان شمس بارها ذکر نموده میدانسته که ترکها اورا به قتل رسانده و پاره های بدنش را در چاه انداخته اند.حال خودرا بجای ایشان بگذاریم شخصی که بی تردید جلوه ای از ظهورات حضرت علی ع بوده به
درخواست شما علیرغم میل باطنیش به قونیه میآید اما بدست دشمنان به شهادت میرسد.مولانا در دفتر اول مثنوی-که بدان هم خواهیم پرداخت-آشکارا میگوید اگر مستقیما این واقعه را علنی کنم خونهای بیشتری خواهد ریخت. پس بهترین انتخاب را انجام داده و در قالب تمثیل حقایق غیر انسانی آن قوم را برای جهانیان خصوصا ایرانیان به میراث میگذارد.
خوشتر آن باشد که سر دلبران
گفته آید در حدیث دیگران
*
در سوره حشردر بخشی از آیه چهاردهم خداوند با اشاره به خصوصیات قوم یهود میفرماید :"شما ایشان را یکپارچه تصور میکنید اما قلبهای ایشان پراکنده است."
مولانا در این بیت-موضوع تابلو خط-نقاشی- با اشاره به این آیه شریفه از یک طرف و با اشاره به ریشه قوم ترک عثمانی یعنی -گرگ-[طبق اعتقادات ترکها منشا این قوم به آمیزش جنسی یک زن با یگ گرگ در نقطه ای از آسیای میانه باز میگردد] یکی از شاهکارهای خود در ایجاز را برای ما به ارمغان گذاشته . ارمغانی که به امروز نیز وابسته است. امروز این حقیقتی انکار ناپذیر است که ترکها با اتحاد با یهود است که توانسته اند چنین اوضاع منطقه را به خون و غارت و ظلم و تاریکی بیا لایند.-درجای دیگری از مثنوی ،مولانا آن دسته از یهود را که بزغاله پرست شدند را -سگان- خطاب مینماید.
این بیت حاوی یکی از مهمترین پیامهای مولانا برای ما میباشد. ضمن اینکه فهم باقی آن را نیز بعهده ما گذاشته.
در اول آیه چهاردهم آمده که "ایشان هیچگاه بصورت جمعی و رودر رو با شما نمی جنگند مگر از پشت دیوارها"
طبق گزارشاتی که ازبرخی سایتهای خبری ترکیه بدست آمده برای به هم ریختن اوضاع داخلی ایران پنج هزار نفرازوابستگان سرویس اطلاعاتی آن کشور که آموزش فارسی دیده اند هر روز مشغول تخریب فرهنگی ،تحریف و ایجاد اختلافات  و ترویج فساد و فحشا و خرافات  از طریق نت بین مردم ما بوده اند......

پیامهای موجود در نماد ج.ا [بخش دوم]

همانگونه که گفتیم نتایج تمامی بررسیها وتحقیقها  در خصوص ریشه ها و عوامل اصلی بوجود آورنده حرکتی که با ساقط نمودن حکومت محمدرضاپهلوی و استقرار ج.ا بجای آن درایران آغاز شد؛نشان دهنده این واقعیت است که یکی از اهداف این حرکت نابودی سیستماتیک تمامی شئون در زندگی ایرانیان و نابودی تمامی ریشه های غنی تاریخی و فرهنگی آن ... وسرازیر نمودن قسمت اعظم درآمد ذخائر نفت و گازش به خزانه ترکیه، ورساندن آن کشوربه جایگاه قبلی ایران در منطقه وجهان  بوده است.اما این تنها آغاز داستان است.
*
حذف شیروخورشید از پرچم ملی ایران همزمان بود با کمرنگ شدن روزبروز مطرح نمودن مذهب رسمی در ایران-اگر به حافظه خود رجوع نمائید خواهید دید در طول حیات ج.ا هیچگاه نشنیده اید که این حکومت از مذهب جعفری بعنوان مذهب رسمی کشور یاد کرده باشد-اما بجای آن بااعمال ممنوعیتها -که هیچ جائی در اسلام نداشته- ودخالت در تمامی شئون زندگی خصوصی واجتماعی مردم از یکطرف ،وبمباران تبلیغاتی دین در رسانه ملی و استفاده از قران در هر لحظه از برنامه های رادیو تلویزیون ، تلاش خود را متمرکز بر ایجاد نفرت از دین عموما و تشیع خصوصادرایران  نموده.
اما هدف چه بوده؟ ایجاد نفرت از تشیع که ایشان با کاریکاتوریزه کردن وجوه تعزیه و معنوی آن ؛تنها در پی منزجر کردن مردم از آن بوده اند. در برابر مردم ما پس از آن چند انتخاب وجود داشت .یا روگرداندن کامل از دین بطور کلی-یا روگرداندن کامل از تشیع -یاسرد شدن نسبت به تشیع. همان تشیع که نماد اصلیش از همان روز نخست توسط ج.ا به زیر کشیده شده و از پرچم ملی حذف شده و روند حذف نهائیش از تمام وجوه زندگی ایرانیان آغاز شده بوده وهمچنان ادامه دارد. از طرفی تبلیغ یک فرقه بظاهر دینی ترکیه در ایران در جریان بوده است
همزمان با اینها -که جزئی از مرحله دوم آماده سازی ضمیمه نمودن ایران به ترکیه بوده -تبلیغات داخلی-توسط عوامل وزارت اطلاعات در داخل-وتلویزیونهای ماهواره ای از خارج در شیرین نشان دادن ترکها و مذهب ایشان به ایرانیان ادامه داشته.اینجاست که باید به حرکت جماعتی موسوم بو -نورچی ها- در ترکیه اشاره نمود .اینان که ظاهرا مبدا حرکتشان به شخصی کردی الاصل به نام سعید نورسی میرسد معتقد به استفاده از کلمه توحید-لااله الاالله- بدون ذکر محمد-ص- رسول الله میباشند.این تفکر که تفکر حاکم بر حکومت فعلی ترکیه-حزب آک پ- بوده است ،توسط شخصی به نام فتح الله گولن با دهها میلیارد دلار سرمایه از پنسیلوانیای امریکا هدایت میشده است.تمامی تحقیقات در مورد این جریان نشان میدهد که این حرکت یک جریان سیاسی بوده که زیر ماسک دین در حال نشو و نما در دنیا بوده است.-در امریکا بودن این شخص به هیچ روی نشاند دهنده و اثبات کننده حمایت امریکا از این جریان نمیباشد- حتی شخصا معتقدم از اهداف اصلی این حرکت سیاسی نابودی امریکا میباشد.
این تفکر بر اساس صرفا افکار سعید نورسی بنا شده تا حدی که براحتی منتقدان این گروه در ترکیه میگویند افراد این گروه قران را کناری گذاشته و کتابی را ظاهرا سعید نورسی نوشته را قران خود میخوانند.این تفکر ظاهرا در پی ایجاد دیالوگ میان ادیان است اما چنانچه منتقدان قابل قبول ایشان در ترکیه میگویند این جریانی یهودی الاصل است که ظاهری اسلامی اختیار نموده تا بلکه با این ماسک بتواند مسلمانان جهان را زیر پرچم خود متحد نموده و سیاهی لشگر لازم برای جنگ با امریکا را فراهم نماید.

*
طراحان آنچه بنام ج.ا خوانده شده تمامی تلاش خود را نموده اند تا در نهایت اگر این حرکت در اهداف داخلی، منطقه ای و جهانیش به شکست انجامید تمامی تقصیرات متوجه ایران گردیده و بدین وسیله مقدمات نابود نمودن آن را فراهم نمایند.-درصورتیکه از ضمیمه نمودن آن نا امید شده باشند.-اما فراموش نموده اند که امضای خویش را بر پرچم ایران به اشغال رسانده گذاشته اند . و هرکس که قصد تحقیق واقعی داشته باشد خواهد دریافت که آنچه در سال هفتادونه میلادی در ایران رخ داد به هیچ روی ایرانی نبوده و نه تنها ایرانی نبوده بلکه برای نابودی ایران ودین اسلام و مذهب تشیع در ترکیه و اسرائیل طراحی وهدایت شده است.  

پیامهای موجود در نماد ج.ا [بخش اول]


سیاسی نمودن دین اسلام از سال هفتاد ونه میلادی در ایران پس از سرنگونی رژیم پهلوی که حاکم بی قیدوشرط در منطقه بود و رفاه نسبی قابل توجهی برای اکثرایرانیان آورده بود، نه تنها شروع دوره تازه ای برای تاریخ ایران بلکه شروع حرکتی بود که سالها بعد مشخص شد که هدفش نابودی نظم حاکم بر دنیا و استقرار یک نظام جدید بوده .کسانیکه باشعار اسلام تمامی نظم حاکم بر سیستم ایران را بهم زدند بعدها با عملکردشان اثبات نمودند که از اهداف اولیه ایشان گرفتن نقش رهبری منطقه از ایران و واگذارنمودن آن به ترکیه بوده است.همچنین نابود نمودن سعادت نسبی ایرانی ها و به پائین کشاندن ایشان از هر جهت در تمامی شئون تاجائیکه حسرت احوال فرزندان عثمانی را بخورند.
*
صرف مداخل نمودن دین در سیاست نشاندهنده اهداف متفاوتی است که طراحان اصلی این کار در پی آن بوده اندوما بدلیل اعتقاد به سیاست کاملا جدای از دین نمیتوانیم و نمی بایست بی تفاوت از مظاهر دینی که ج.ا از آنها استفاده نموده بگذریم.اگربخواهیم از حقیقت آنچه بر ایران گذشته اطلاع داشته باشیم بهتراست به شعارهای ایشان ، نسبت مطابقن آن با اسلام و مذهب رسمی ایران، و جهت گیریهای ایشان توجه کامل نمائیم.
یکی از اولین اقدامات ایشان حذف شیروخورشید از پرچم ملی ایران بود که نه تنها نمادی سیاسی نبود بلکه با شمشیر-ذوالفقاری-که در دست شیر بود نشان دهنده شیر همواره غالب خدا یعنی علی بن ابیطالب بوده است.
بجای آن نمادی گذاشته شد که اصرار داشتند که همه بپذیرند که طرحی از کلمه توحید-لااله الا الله- میباشد.
برفرض اینکه چنین هم باشد و این ربطی به نماد سیکها -که عثمانیها خیلی دوستشان دارند-نداشته باشد[این واقعیتی اثبات شده است که دلیل کوتاه نکردن موی سر از سوی سیکها نوعی اعتراض به وجود مسلمانان بوده و ایشان میگویند تا وقتی یک مسلمان زنده باشد ما موهای خودرا کوتاه نخواهیم نمود.] میبایست به پیامهای دیگر موجود در آن توجه نمود.
خداوند در قران کریم در آیات صدوچهل و نه تا صدوپنجاه و یک از سوره نسا میفرمایند:
"بدون تردید آنانکه به الله و رسولان او کفر میورزند قصد دارند بین الله و رسولانش فاصله و دوری ایجاد نمایندو چنین میگویند  :ما به برخی ایمان داریم و به بعضی از آن-دین- کفر میورزیم.و قصد دارند راهی بین این دو-راهیکه خدا و رسولانش ارائه داده اند-اتخاذ نمایند.آنان همان کافران حقیقی  هستندو ما برای کافران عذاب دردناکی مهیا مینمائیم."
در شرح نزول این آیات هست که برخی از یهود که بدلیل برتری طلبی بر دیگر اقوام نمیخواستند دین اسلام را بپذیرند واما از طرفی بدلائل زیاد حقانیت آن را نیز ثابت شده مییافتند مبادرت به این کار نمودند. گفتند ما الله را قبول داریم اما پیامبری محمد-ص- را نمیپذیریم. ایشان بودند که گفتند ما تنها میگوئیم لااله الاالله ولی نمیگوئیم محمد-ص-رسول الله .از همان روز بود که جدا ذکر نمودن کلمه توحید در چنین موقعیتهائی منع گردید. تا همگان بدانند که چه کسانی هستند که میخواهند با جدا کردن خدا و رسول مکرمش در واقع ریشه دین را بسوزانند.
*
دراینجاست که باید یادآوری نمائیم که پس از سال هفتادو نه میلادی بود که اظهار دشمنی ها نسبت به رسول خدا-ص- در گوشه و کنار دنیا آغاز شد.-وعموما از سوی رسانه های خاص که صاحبانشان ظاهرا یهودی میباشند تقویت شد.تا جائی که میروند تا حتی بردن نام ایشان را هم تقبیح نمایند.

۱۳۹۲ مهر ۱, دوشنبه

کف بینی یا اعلان نقشه راه؟








روزی که در اوائل دهه هشتاد میلادی این جمله از دهان کیسینجر خارج شد بسیاری تعجب کردند که چطور خواهد شد که در منطقه خاورمیانه و میان مسلمانان جنگ براه افتد. او در آن روز گت :"جنگهای بعدی میان مسلمانان صورت خواهد گرفت." البته هیچکس این تصور را نداشت که آن شخص این سخنان را با کف بینی بیان کرده باشد.با توجه به مراکز قدرت صهیونیستی که او عضو آن بوده مشخص بود که این جمله در واقع یک نقشه راه است.
اما سئوال اصلی این بود که مهره صهیونیستها برای نفوذ با ماسک اسلامی و ایجاد فتنه و جنگ میان آنان که خواهد بود؟ تا اینکه حزب آک پ در ترکیه به قدرت رسیده و با کمک مهره هائی که از قبل توسط اسرائیل در منطقه مستقر شده بودند شروع به تبلیغ در مورد وحدت اسلامی- اتحادیه های منطقه ای اسلامی شبیه اروپاو... نمود . از طرفی قدرت حاکم بر سرمایه در حال حرکت در دنیا نیز که توسط اربابان صهیونیست ایشان ادراه میشده بصورت مرئی و نامرئی به حمایت و ایجاد فضای باز برای ایشان اقدام نمود. هرقدر هم که جنگهای زرگری بین ترکیه و اسرائیل هم
به پرده های تئاتر سیاست نقش بسته باشد، آنان که باید، میدانند که اساس حرکت اسلامی در ترکیه ریشه یهودی دارد.تا جائیکه پروفسور تاریخ شناس ترک-یالچین کوچوک-در  کتابهای خود اثبات میکند حتی تمامی فرقه های طریقتی در ترکیه در کنترل کامل یهود میباشند.

*
به دستگاه حکومتی عثمانی در قبال کمکهای مالی که به امپراطوری عثمانی مینمودند-عدم شرکت اقلیت های دینی در عثمانی در جنگها- از بین رفتن حدود چهارصدهزار ترک در طول جنگها و جانشینی یهودیان در تمامی پستهای مهم حکومت عثمانی و پس از آن در حکومت ترکیه- ترکهای سفید- دردست گرفتن تمامی قدرت اقتصادی و سیاسی ترکیه توسط ترکهای سفید-انتخاب اسلام بصورت ظاهری توسط یهودیان در ترکیه و پس از آن ورود ایشان به اصل و فرع زندگی ترکها و حتی پس از آن اکثر یهودیان آغاز به نام گذاری فرزندان خود با نامهای مسلمانان مینمایند.اینک در ترکیه اکثر یهودیان نامهای مسلمانان را دارند ،در مراسم نماز جمعه شرکت میکنندو.. -سرمایه سبز در ترکیه اصطلاحی بوده که به صاحبان سرمایه حامی حکومت اسلامی در ترکیه داده میشده اما 90% آنان از همین یهودیان به ظاهر مسلمان بوده اند- تمامی مدارک و شواهد حاکی از این دارند که همین عده شعار اتحاد اسلامی -راه اندازی انقلابهای اسلامی در خاورمیانه و شمال افریقا را براه انداخته وافتضاح بهار عربی از دست پختهای اینان بوده است که همچنان بدنبال تحقق بخشیدن به رویای اسرائیل بزرگ بوده اند اما این بار زیبر ماسک جمهوری اسلامی و انقلابهای اسلامی...
*
اخیرا پس از نشر وسیع اخبار مربوط به ارسال سلاح از سوی ترکیه به کشورهای خاورمیانه وشمال افریقا برای ایجاد جنگ داخلی در کشورهای آن مناطق، حکومت ترکیه در حرکتی مضحک اقدام به تلاش برای محدود نمودن دامنه این حرکات با دستگیری چند بازرگان در شهرای مختلف خودنمود درحالیکه هرکسی که کمترین اطلاع در مورد بافت حکومتی و اجتماعی ترکها داشته باشد میداند که ترکها حتی برای نفس کشیدن خود از حکومت این کشور تائئیده میگیرندو از محالات است در آن کشور چنین کاری بدون دخالت مستقیم حکومت امکان پذیر باشد.
در این خبر که در عکس بخشی از آن ملاحظه میشود ملاحظه میشود که گفته شده چهل هزار سلاح که در جعبه های بیسکوئیت جاسازی شده بوده و در حال ارسال به کشورهای مختلف از جمله ایران بوده کشف شده.
همانگونه پیشتر در همین سایت اعلان نمودیم به نقل از مقامات دولتی ترکیه ماهها قبل گزارش شده بود که مقدار سلاحی که از ترکیه به ایران در طول سی سال گذشته ارسال و مخفی شده برای اداره چندین سال جنگ داخلی در ایران کافیست.
*
درحالیکه دنیا با بیخبری از حقایق مربوط به نقش ترکها در جنگهای میان مسلمانان شاهد جنایاتی است که برای نابودی اسلام و ایجاد جنگ میان مسلمانان و مسیحیان در حال انجام میباشد.نقشه راهی که از دهان کیسینجر خارج شده بود قدم به قدم در حال اجراست و این وظیفه سنگینی بدوش هر مسلمانی است که میداند اسلام دین جنایت،حماقت  وعقب افتادگی نیست، تا به جهانیان نشان دهد چه کسانی و با چه هدفی در حال انجام این اعمال هستند.
در تاریخ بیست وهشت ماه می سال دوهزاروسیزده میلادی ،رهبر حزب بظاهر مخالف درپارلمان ترکیه در سخنان خود در جلسه علنی حزب خود در پرالمان آن کشور گفت :" تاکید میکنم که نیروهای القاعده و النصره در ترکیه آموزش میبینند و مسلح میگردند." در بخش دیگری از همین سخنرانی میگوید:" حتی یکی از سفیران ترکیه اعلان نموده القاعده یک گروه تروریستس نیست." و در نتیجه گیری سخنانش میگوید :"مسئول خونریزیها میان مسلمانان در خاورمیانه طیب اردوغان است." البته باید تاکید کنیم این رهبر مخالف بارها گفته آن حزبی که در خاورمیانه پرچم ترکیه را حاکم خواهد کرد حزب ماست.
*
درتاریخ دوازده سپتامبر رسانه های ترکیه اعلان کردند عده ای ترک را که در حال حمل مواد شیمیائی مورد نیاز برای تولید گاز سارین به سوریه را دستگیر نموده و محاکمه مینمایند-رادیو خبری آر-اس-اف-ام بخش خبری ساعت
هفده و سی تاریخ دوازده سپتامبر دوهزارو سیزده.
روشن است که این تنها محموله ای نبوده که به سوریه فرستاده شده.


۱۳۹۲ مرداد ۸, سه‌شنبه

سالی که نکوست از بهارش پیداست.



چه زیبا و عمیقند ضرب المثلهای ایرانی که نشان دهنده عمق آگاهی، جهان بینی و عاقبت اندیشی مردم ما بوده اند.
*

برای دستیابی به ریشه های خارجی و شناخت عوامل اصلی آنچه در سال پنجاه و هفت در ایران روی داد ،بهترین راه شناخت اهداف واقعی ،جهت و سمت حرکات ج.ا و تفکر حاکم بر آن سیستم میباشد.آنچه در وهله اول باید بدان دقت نمود اینست که آنچه در ایران رخ داد تنها یک حلقه -وشاید حلقه اصلی- آنچیزیست که از آن به عنوان پروژه خاورمیانه بزرگ یاد شد و بعدها تبدیل به پروژه وسیع شده خاورمیانه وشمال افریقا شد.اگرچه  این پروژه با اعلان اولیه آن از سوی حکومت امریکا آغاز گرفت اما بی تردید پس از واقعه تروریستی یازده سپتامبر و دسترسی مقامات امریکائی به واقعیت دست داشتن برخی محافل صهیونیستی در آن ، از سوی امریکا تماما خاتمه پذیرفت.دلیل آن نیز بسیار واضح است؛ یکی از اهداف اصلی این پروژه-در نسخه اصلی- استقرار ثبات و صلح در این منطقه با اجرای سریع طرح صلح بین اعراب و اسرائیل بود.اما پس از آن واقعه تروریستی امریکائیها احتمالا دریافتند که به اندازه کافی به اهداف ضدامریکائی ایشان تا به آن زمان خدمت نموده اند.
*
درتاریخ ششم اسفند سال نود شمسی خبرگزاری مهر به نقل ازمشاور ارشد رهبر روحانی -ولایتی-که ظاهرا دبیرکل مجمع جهانی بیداری اسلامی نیز هم باشد، نوشت :حفظ انقلاب های شمال افریقا مهمتر از پیروزی آنهاست.او که در جمع میهمانان خارجی این مجمع سخن میگفته در ادامه افزوده :"مبارک ،بن علی و قذافی دست نشاندگان کشورهای غربی بوده ،درصدد مقابله با اسلام بودند ولی به ناگاه نهضت بیداری اسلامی از درون مردم کشورهای مصر، تونس و لیبی شکوفا شد."
آنچه که این شخص از آن بعنوان شکوفائی -به ناگاه- نهضت بیداری اسلامی یاد کرده همان است که ترکها نام بهار عربی بدان داده و به انواع مختلف و با زحمت بسیار تلاش کردند که مستقیما نگویند این طرح از آن ما بوده و ما اجرا کننده آن هستیم.-نگاه کنید به آرشیو رسانه های ترک-یادآوری میکنیم که تقریبا در تمامی موارد وزیر خارجه ترکیه این از این وقایع در سخنان خود به عنوان انقلابهای اسلامی یاد کرد.
از سئوالهائی که بصورت منطقی  پیش میاید یکی این است که هدف این "نهضت بیداری اسلامی" که دبیر کل مجمع به اصطلاح جهانی آن اعتراف میکند که -به ناگاه- شکوفا میشود و اصرار دارد که شنوندگان قبول کنند که این -به ناگاه- شکوفائی ،از میان مردم همان کشورها منشا گرفته.؟
پاسخ این سئوال نیز در لابلای سخنان گهربار عوامل ج.ا روشن میشود. رئیس جمهور یهودی الاصل -که مهلتش به پایان رسید- در مصاحبه ای با یکی از رسانه های ترکیه-که در یوتیوب موجود است- اظهار کرده بود:ما به همراه ترکیه ابرقدرت خواهیم شد.-دراینجا لازم به یادآوریست که همه بررسیها نشان دهنده این واقعیت است که اجرا ونهائی کردن این پروژه-که بعد خواهیم دید هیچ ربطی به اسلام ندارد- بدون در دست داشتن ذخائر نفت و گاز ایران از سوی ترکیه و اسرائیل ممکن نیست.اگر چه این تنها دلیل نیز نبوده که حضرات را وادار نموده پیش از هر جای دیگر مهره های خود را در ایران برسرکار آورند.
در روزهای اخیر برخی مجامع بین المللی اقدام به نشر نتایج این -بهارعربی- پرداختند. بر طبق این آمار از سال دوهزار و یازده میلادی تا کنون در کشورهای تونس ،مصر، لیبی، سوریه ،یمن و بحرین بیست و هشت هزارو نهصدوهفتاد نفر کشته شده اند.از تعداد زخمی ها آماری منتر نشده.این نتایج روشن از جمله دلائلی بوده که مردم مصر با یک اعتراض عظیم -بیش از ده میلیونی- ارتش آگاه این کشور را ترغیب نمودند تا حکومتی را که اکنون روشن است مستقیما از سوی ترکیه و غیرمستقیم توسط اسرائیل کنترل میشده را به کنار زنند.
دراین میان نباید حرکت مردمی ترکها بر علیه حکومت آن کشور را نیز فراموش نمود ،حرکتی که پایه های حکومت پروژه اسرائیل بزرگ در منطقه را لرزاند .تا جائی که عوامل ایرانی این پروژه نیز به التماس افتادند.درست در روزهائی که نخست وزیرترکیه از مسئولان کشورش درخواست کرد که یکی یکی از مردم خواهش کنند که به اعتراضات خود پایان دهند ،در یک رده بندی مضحک-که نشان دهنده جایگاه عوامل ایرانیِ پروژه اسرائیل بزرگ است- رئیس ستاد مشترک ج.ا ،پس از شهردار استانبول نوبتش رسید که از مردم ترکیه و مصر بخواهد سردمداران خود را تابع باشند.نکته جالب دیگر این است که در لابلای سخنان این حضرات نکات افشا نشده ای از زبان خودشان شنیده میشود. این شخص که سخنانش در روزنامه حریت به تاریخ یک تموز دوهزارو سیزده چاپ شد از رهبران ترکیه و مصر به عنوان رهبران انقلابی یاد کرده و از مردم این کشورها درخواست کرد از آنها حمایت کنند.
به این ترتیب مشاهده میشود که منظور این حضرات از انقلابی بودن چیزی جز خدمت به منافع ضدامریکائی آن دسته از صهیونیستهائی نیست که با هدف نابود کردن امریکا در پی ایجاد اتحاد بظاهر اسلامی بین کشورها ، تشکیل یک بلوک جدید در برابر امریکا و در نهایت نابودی آن بوده اند.
سئوال این است آیا این حضرات چه جایگزینی برای امریکا ،جز خود ،نشان میدهند. اما ایشان که خود را در پشت دهها ماسک پنهان میکنند و پر واضح است در پی ایجاد جنگ میان مسلمانان دنیا و مسیحیان میباشند، چگونه ممکن است قصد مثبتی از این حرکت خویش داشته باشند. حرکتی که در نوشته های بعد خواهیم دید هدف اصلی آن اصل تخریب و ترویج  تاریکی وفساد در دنیا بوده است.
اینجاست که ضرب المثل ما خود را بخوبی نشان میدهد : سالی که نکوست از بهارش پیداست.









۱۳۹۲ تیر ۱۰, دوشنبه

شادی ایرانیان ،شادی آسمان است




دنیائی از شور وزندگیست دیدن شادی ایرانیان.سربلندی مجدد وبازگرداندن سعادت به حیات ایرانیان آرزوی تک تک وطن دوستانیست که با تمام وجود نگران و امیدوار به آینده هستند.هموطنانی که تنها با آگاهیشان نسبت به حقایق آنچه در ایران رخ داده است که میتوانند موضع لازم را اتخاذ نمایند.تمامی بررسی ها نشان دهنده این واقعیت تلخ است که اکثر هموطنان از آنچه در وطن ما روی داده آگاهی ندارند و هنوز عده زیادی تصور میکنند آنچه در سال پنجاه و هفت روی داد یک انقلاب بوده و حتی هستند هنوز عده ای که به اسلامی بودن آن نیز اعتقاد دارند.

*

سالها قبل نیزمردم مظلوم و پاک ایران با انتخاب محمد خاتمی به عقلانیت ولزوم تصفیه نمودن ایران از افراد و افکار تروریستی رای دادند.علیرغم تمامی مشکلات بر سر راه ،ایشان نیز تلاش خود را نمود اما پس ازشروع دومین دور ریاست جمهوریش ،وی اصرار داشت که به حق باید قانون مداری بر تمامی ارکان حکومت حاکم گردد.اما انفجار سه گلوله خمپاره هشتاد میلیمتری در یک ظهر تابستانی که به محوطه ریاست جمهوری پرتاب شده بود در واقع عرض اندام نمایندگان ظلمت در ج.ارا به ایشان خاطر نشان ساخت ؛که عملا با این حرکت میگفتند اگر تسلیم ما نشوی در ایران جنگ داخلی راه می اندازیم.پس از آن بود که ایران شاهد آغاز قتلهای زنجیره ای و... در نهایت ظاهر شدن چهره گردانندگان اصلی ج.ا گردید.ایشان که بعدها از سوی رهبر روحانی به عنوان جریان انحرافی خوانده شدند،درواقع زیر چتر تفکر ساتانیستی حجتیه گردآمده و با حمایت مستقیم ترکیه و کنترل غیرمستقیم اسرائیل ،در طول سه دهه تمامی ارکان نظام را در دست گرفته،اولین رهبر روحانی را بدلیل اعتراضاتش و با هدف زهرچشم نشان دادن به بقیه برتخت جراحی به قتل رسانده بودند،بعدها تقریبا تمامی افراد اصلی ج.ا از جمله پسر او را یکی پس از دیگری حذف نمودند.

*

زمانیکه مرحوم منتظری آخرین تلاشش برای کمک به ایران را با بزبان آوردن این جمله نمود قطعا میدانست که جان بر سر بزبان آوردن آن خواهد گذاشت .او اما با شهامت گفت: این حکومت نه جمهوری است و نه اسلامی.

اکثرا تصور میشد که رهبر فعلی روحانی با ایشان مخالف بوده تا زمانیکه ایشان اصطلاح -جریان انحرافی- را بزبان آورد.این اصطلاح در واقع از آن مرحوم منتظری بوده که خطاب به شیطان پرستان حجتیه عنوان نموده بود.

رهبر روحانی فعلی روزی که این اصطلاح را بکاربرد اضافه نمود :تا من زنده هستم اجازه پیروزی به این جریان نخواهم داد.او با استفاده از اصطلاحی که منتظری بکاربرده بود پیامی آشکار داد.

اینک برنده انتخابات ریاست جمهوری تاکید میکند :اگر نبود درایت رهبر روحانی،ایران این روز را نمیتوانست ببیند.

تمامی شواهد نشان دهنده این است که رهبر روحانی پاسخ صریحی به مردم ما داد که با آگاهی و هوش فوق العاده خود از جریان وطنفروش بازی نخورده و بر علیه رهر روحانی به میدان نیامدند.امید است ایشان و وفاداران ایشان نیز در جهت منافع ایران و ایرانی با تکیه برخالق یکتا ایران را پاک نموده و راه تعالی آن را بگشایند.مردم ما به هیچ روی دشمنی با امریکا و مردم آن نداشته و نخواهند داشت.شعارهای ضدامریکائی تنها و تنها در جهت بستن هر راهی جز ضمیمه شدن ایران به ترکیه=اسرائیل بر مردم مظلوم ما بوده است.

*

مردم پاک ما درشرایط فعلی با هوشیاری هر چه بیشتر میبایست از هر حرکتی در جهت تصفیه کامل ایران از تفکر و افراد حجتیه ای وافراد دست نشانده ترکیه و... حمایت نمایند .

۱۳۹۱ تیر ۲, جمعه

عثمانیها کدام پستهای دولت ج.ا را در دست دارند؟





در هفته های گذشته روزنامه بوگون-که ازمنابع نزدیک به حزب حاکم ترکیه است- در مطلب مصوری ازقول منایع دولتی این کشورآمارتعداد ترکهای عثمانی راکه درچهل واندی کشورمشغول کارهای مختلف هستند را منتشر نمود .درمیان این کشورها آلمان بیشترین تعداد عثمانیهای شاغل را جا داده -رقمی بالای پانصدهزار نفر- 

دراین میان هیچ اثری از آمار مربوط به عثمانیانی که با کمترین مدارج تحصیلی بالاترین درآمدهای ممکن را از دولت دست نشانده شان درایران اخذ میکنند وجود ندارد.
براساس گزارش تمامی روزنامه های ترکیه درهنگام سفر رئیس جمهورشان به ایران ،وی صراحتا گفته بود : پس از آلمان ،ایران دومین کشوری است که ترکهای عثمانی بیشترین درآمد را در دنیا از دولت آنجا میگیرند.-درآرشیو روزنامه های ترکیه موجود است-.
حال باید پرسید تعداد اینها درایران چقدر است؟ درکدام ارگانهای دولتی ،اطلاعاتی،نظامی ،و... کار میکنند؟ پست هرکدام و ماموریت ایشان چیست؟ 
چرا هردو دولت با تمام وجود تلاش درمخفی نگاه داشتن این حقایق دارند؟
چرا هیچکدام از توافق های رسمی امضا شده بین مقامات دو کشور در ایران نه تنها شفاف نیست بلکه مانند اسرار نظامی حفظ میشود؟
تعداد ودرآمد ترکهای عثمانی در ایران چیست؟ درآمدی که به گفته رئیس جمهور ترکیه پس از درآمد بیش از پانصدوشصت هزارنفری عثمانیها در آلمان ؛بزرگترین درآمد ترکهای شاغل در بیرون ازکشورشان در کل دنیاست؟














۱۳۹۱ خرداد ۳۱, چهارشنبه

پروفسورتاریخ شناس ترک:ترکیه واسرائیل یک دولت واحد هستند.







دراین سه بخش ویدئو که ازیک برنامه تلویزیون ترکیه ضبط شده پروفسور یلچین کوچوک تاریخ شناس ترک با ارائه اسناد ومدارک اثبات میکند که ترکیه واسرائیل یک دولت واحد هستند. این برنامه ایشان بدلائل زیادی حائز اهمیت میباشد از جمله اینکه در انتهای بخش اول واوائل بخش دوم با ارائه مدرک نشان میدهد که با توافق حکومت فعلی ترکیه  ،ماموران اسرائیلی درظاهر دیپلماتهای ترک وبا استفاده از سفارتخانه وکنسولگری های ترکیه درکشورهای اسلامی وارد این کشورها شده وماموریت های خویش را انجام میدهند.






۱۳۹۱ خرداد ۱۸, پنجشنبه

جنگهای زرگری صهیونیزم-پردۀ اول




شاید هیچ ملتی بهترازهموطنان ما حقیقت جنگ زرگری بین ترکیه واسرائیل را بموقع درنیافت. وقتی که آلون لیل دیپلمات اسرائیلی خالق شخصیت سیاسی طیب اردوغان به صراحت در مصاحبه اش با روزنامه نگار ترک -که متن کامل آن درهمین سایت موجوداست-گفت 
که برای ما-اسرائیل-بوجود آوردن یک دموکراسی اسلامی درترکیه از ادامه روابطمان با ترکیه مهمتر است؛ درواقع هم نشانه وقوع جنگ زرگری بین دوکشور را بدست میداد وهم بطورضمنی میگفت که اکثریت سرمایه داران ومهره های مهم صهیونیستی از اسرائیل بسوی ترکیه خواهندرفت.همچنان همین جمله نشاندهنده سمت وسوی ماسک جدیدی است که صهیونیستها انتخاب نموده اند.ماسک اسلام سیاسی.
اولین صحنه از نمایشنامه چندپرده ای جنگ زرگری صهیونیزم با خودش در ماجرای کشتی مرمره خودنمائی کرد که البته به دلیل هشیاری واطلاع رسانی برخی ازهموطنان ، پرده بعدی واصلی آن که قرار بود با ریخته شدن   خون برخی از جوانان مغلوب احساسات   وفریب خورده ما انجام شود ناکام ماند.باز لازم به تذکراست هرگونه حرکت درجهت مداخله در وقایع فعلی خاورمیانه حرکتی درجهت اجرای طرح صهیونیزم برای تصرف کامل خاورمیانه با ماسک عثمانی هاست.
در زیر ترجمه بخشهائی از مصاحبه ایست که هم از جملات داخلش وهم عنئوان مقاله پیداست که عثمانیها  ازقبل مطلع بوده اند  که چه  پیش خواهد آمد    وبا این تیتری که در روزنامه نزدیک به دولتشان زده اند، باردیگر نشان داده اند عدم اعتماد بنفسشان را که بیتردید غیرقابل علاج است و آن مریضی  است که برای پنهان کردنش  به تکبر پناه برده اند. 
  








روزنامه ملی -پنج شنبه 31ماه می


ما نشان دادیم که چطورمیتوان با سیصدنفردنیا راتغییرداد.


آنانکه درکشتی مرمره آبی که کمک به غزه میبردومورد هجوم واقع شده بودندخاطرات خودراشرح دادند.اکرم کوچوک کوسه (اکرم برای عثمانیها نام مذکراست) میگوید:دوبار عمل شدم ازنظرروحی عمیقا تاثیر گرفته ام از آن اتفاق.
ما نشان دادیم که چطورمیتوان با سیصدنفردنیا راتغییرداد.
سرنشینان مرمره آبی آنچه شده بودرا به خبرنگار آژرنس آناتولو شرح دادند.اکرم...که چهارگلوله به بدنش خورده میگوید پس از حمله زمستان 2009 به غزه تصمیم رفتن به غزه گرفته وعلیرغم مخالفت شدید خانواده اش سوار آن کشتی شده.میگوید که میدانسته ممکن است که برگشتی درکارنباشد به همین دلیل با خانواده اش وداع نموده.......وکالتنامه ای به یکی ازنزدیکانم دادم که اگر برنگشتم به فرزندانم رسیدگی کند........برای آنچه که قراربود اتفاق بیفتد حاضر بودم جانم را بدهم.......
اکرم تائید میکند که سربازان اسرائیلی تدارک مداخله مسلحانه را ندیده بودند........  

















۱۳۹۱ خرداد ۱۴, یکشنبه

روند مخفیانه ضمیمه سازی تسریع شده






در پی اخبار موثق که نشان دهنده سرعت یافتن روند مخفیکارانه ضمیمه سازی ایران به عثمانی بوده، در روز چهارم ژوئن خبری بسیار نگران کننده برای مدت کوتاهی برسایت یکی از روزنامه های ترکیه خودنمائی کرد.(در عکس )
خبر این است : در پی جلسه ای که دو سال قبل در22مارچ در رامسر  ایران تشکیل شده  مخفیانه بین دو حکومت توافق شده که برخی نقاط مرزی دوکشور بصورت مشترک استفاده گردند.واین از روزهای گذشته عملی شده.
اصل اجازه استفاده از خاک ایران به عثمانی از سوی حکومتی که با افتخار از نقش رهبری ترکیه درمنطقه و جهان اسلام سخن میگفته خود اثبات دیگریست بر اینکه حضرات دست نشاندگان عثمانی هستند که مامور به تسلیم مرحله به مرحله ایران به ترکیه = اسرائیل بوده اند.
پس از توئیت این خبر از سوی وطندوستان ایرانی بلافاصله خبر از خروجی روزنامه برداشته شد .  اما این پایان کار نبود .فکر میکنید عثمانیها از سراسیمگی چه خبری بجای آن گذاشتند؟ خبر  مربوط به تهدید ترکیه به حمله موشکی از سوی یک نظامی ج.ا
این هم نشان دیگری از جنگهای زرگری بین مقامات دوکشور.وجنگ زرگری هر دو ایشان با اسرائیل.


مردم مظلوم ما دریافته اند که آنچه بنام انقلاب اسلامی بر سرشان گذشته مقدمه استیلای عثمانی = اسرائیل بر منطقه با نقاب اسلام بوده.
ودریافته اند که راندن بزدلان از ایران وظیفه تک تک ایشان است.با ترسی که عثمانیها از ایرانی دارند فراری دادن ایشان زحمت چندانی نخواهد داشت.