۱۳۸۹ بهمن ۵, سه‌شنبه

از میان روزنامه ها-ترکیه-24/01/2011




از حدود سه سال پیش بود که ترکهای عثمانی جلوه یکی از آرزوهای
دیرین خود مبنی بر حاکمیت بر کل دنیا را با زمزمه [ابرقدرت شدن]
آغاز نمودند.البته بدلیل ساختار جامعه شناختی منحصر به خودشان،
این موضوع با پچ پچ های در گوشی آغاز شد ،در ستونهای حاشیه
روزنامه ها بسط یافت و در نهایت تبدیل به یک هدف آشکار درآمد .
مدتها روزنامه ها در ستونهای کناری خود از اینکه ما دیگر برای
ابرقدرت شدنمان مانعی باقی نمانده مدیحه سرائی و خودستائی نمودند.
[اگر اکنون کاربرد کلمه ابرقدرت شدن را از سوی رئیس جمهور
منتخب ایشان در ایران می بینید ،تعجب نکنید ،ایشان از ترکیۀ خیالی
خود و اربابانش صحبت می کننذ .ترکیه ای که ایران را ضمیمه نموده
و پس از پرداخت حدود {هشتصد میلیارد دلار بدهی داخلی و خارجیش از
فروش نفت و گاز ایران، }شروع به رجز خوانیهای آشکارتر برای
باقی دنیا،خصوصاً امریکا خواهد نمود.
اما باید گفت چه اسف بار است وضع ایشان و دست نشاندگانشان در
حکومت  ایران ، که رویاهایشان یکی پس از دیگری محو میشود.
آنچه از نظرتان گذشت (عکس)مقاله ایست که آشکارا در آن به طرح
ترکهای عثمانی برای بلعیدن کل کشورهای خاورمیانه اشاره شده
[آنجا که از اتحادیه خاورمیانه سخن می گوید منظورش طرح حزب
حاکم در ترکیه است برای پرده پوشی کردن پروژه ضمیمه کردن ایران
با همکاری افراد دست نشانده شان در حکومت و نیروهای مسلح ایران]
ناگفته روشن است که نمایشنامه -غزه- و آن کشتی ترک ...و
عکس العمل حاکمان در ایران هماهنگ با ترکها ،یک مانور برای
شروع پروژه ضمیمه کردن ایران توسط ترکها بود که با بیداری
دلاوران ایرانی و عکس العمل جهانی در نطفه خفه شد.





ترجمه مقاله -سمیح ایدیز-  روزنامه ملیت 23/01/2011



حزب حاکم آ.ک.پ با بحساب نیاوردن زمین لغزان خاورمیانه در
محاسبات خود، زمانی که وارد موضوع ایجاد آشتی بین اسرائیل
وسوریه شد، نتایج را آنچنان که انتظارش را داشت نیافت.در این
چهارچوب ، بگذرید از "میانجیگری" ،حتی روابط ترکیه با یکی
از طرفین این موضوع به حدّ بریده شدن رسید.
این نتیجه روابط ترکیه با "متفق استراتژیک" یعنی امریکا را هم
به لرزه در آورد. حزب حاکم آ.ک.پ به همان شکل وقتی نتوانست
اصل سیاست غرب در برابر ایران را محاسبه نماید، حتی بلکه
با اغراق در نقش محتملی که میتوانست بازی کند،با یک حرکت
بدل امریکا به گوشه تشک رانده شد.
اما اگر نگاهی به طرف ترک بیندازیم ،امریکا ست که پس از "بیانیه
تهران" در ماه می گذشته ترکیه را در نیمه راه رها کرد.
به این ترتیب بیش از آنکه به گوشه ای رها شده باشد،برای آنکار
در آینده قابل پیش بینی ،نقشی برای ایفا کردن باقی نماند.برای ترکیه
صاحب خانگی مذاکرات استانبول و در حد قابل ملاحظه ای نقش
تماشاچی و نگاه کردن از تریبون باقی ماند.
حزب حاکم آ.ک.پ اینبار تلاش نمود نفوذ افزایش یافته خود بر لبنان
را بکار گرفته، و اگر چه خود پیشنهادی ارائه نداد ، تنها نقش حمایت
کننده تلاشهای عربستان سعودی و سوریه را بازی نموده وسعی کرد
نقش کاتالیزور در بحران سیاسی آن کشور را بعهده گیرد.ام در نهایت
با ایراد این جمله که" ما آنچه از دستمان بر می آمد را انجام دادیم
باقی به خودتان مربوط است" خود را از این مسیر کنار کشید.
البته از نظر خودش ،ترکیه لبنان را ترک نکرده،اگر لازم باشد دوباره
بازخواهدگشت.اما وقایع در لبنان از این جهت امیدوار کننده بنظر
نمی رسند. از همین روست که پیش بینی می کنیم در چنین مواردی
آنکارا بعد از این و پیش از انجام هر کاری نه تنها دو بار بلکه
سه بار خواهد اندیشید.
ترکیه علیرغم این زمین لغزان در منطقه ، بدنبال ارتقاء وجهه خود
در خاورمیانه می باشد.و این کار را با انجام جلسات مشترک
کابینه ها با دولتهادر منطقه انجام می دهد که خود اشاره ایست به ایجاد
یکپارچگی سیاسی.
از میان این تلاشهای آنکارا اگر ایجاد یک "اتحادیه خاورمیانه" هم
ممکن نباشد ، این تلاشهایش را باید ادامه دهد.زیرا خاورمیانه از
نظر اقتصادی برای ترکیه قابل چشم پوشی کردن نیست.
زمین لغزان خاورمیانه وآنچه ذکر کردیم نشان می دهد که ترکیه
در آتش سوزی های منطقه نه بعنوان "سر آتشبان" بلکه به عنوان
کمک کننده می بایست ظاهر گردد......