این سومین باریست که زنگهای هشدار برای جهان اسلام و خصوصا تنها کشوری که اکثریت
قزیب به اتفاق آن با عشق و نام علی-ع- زاده و زندگی می کنند به صدا در آمده است.
حزب (آ.ک.پ) بعنوان اولین حزب مسلمانان صهیونیست برای بار سوم در کشوری به قدرت رسید
که بر اساس گفته یکی از متفکران خودشان-که اکنون در زندان است- پروفسور یالچین کوچوک:
"ترکیه تنها کشوری است که قدرتی که اسرائیل در آنجادارد حتی از داخل اسرائیل بیشتر است."
بر اساس مدارک موجود -که بخشی از آن در مصاحبه با خالق شخصیت سیاسی اردوغان آمده و
بسیاری دیگر از مدارک به فضل پروردگار انتشار خواهند یافت-
اسرائیل ازسالهای بسیار دور بدنبال ایجاد حکومتی با ظاهر اسلامی و دموکراتیک اما در
اصل صهیونیستس در منطقه بوده تا تحت لوای آن نه تنها تمامی کشورهای اسلامی منطقه را تحت تصرف درآورد بلکه دیگر پروژه های خود را توسط آن به اجرا در آورد.که مسلما یکی
از آنها اشغال تمامی سرزمینهائی است که مورد توجه حضرت حجت بوده که در راس آنها
ابران عزیز قرار دارد. مگر نه اینکه استقرار عدل و قسط در جهان بدست مبارک حضرتشان
بیش از همه حاکمان بر اقتصاد جهان -یعنی صهیونیست ها- را متضرر خواهد کرد؟
مگر نه اینکه از اولین روز حیات یافتن اسلام ،اجداد همین صهیونیستهای فعلی بزرگترین
دشمن آن بوده اند؟ مگر نه اینکه نقریبا تمامی ائمه معصومین علیهم السلام با دخالت مستقیم
یا غیر مستقیم ایشان به شهادت رسیده اند؟ مگر نه اینکه یکی از دلائل غیبت حضرت در امان
ماندن حضرتشان از شر این موجودات بوده؟ اینها و بیشمار دلائل دیگر حاکی از این هستند
که آن موجودات همواره بدنبال یافتن حضرت و نابودی ایشان بوده اند تا بلکه بتوانند نفس
راحتی بعد از آن بکشند. حال برای رسیدن به چنین هدفی و محصور کردن سرزمینهائی
که طبق روایات صریح یاران امام-ع- از آنجا خواهند بود ،آیا میتوانستند لشکرکشی و اشغال
مستقیم نمایند؟ مگر نه اینکه شیطان ملعون با زیباترین شکل خود را به قربانیانش مینمایاند؟
و با بدست آوردن اعتماد قربانیانش ایشان را به راه هلاک میکشاند؟
دشمنان حضرت حجت-ع- نیز بدون تردید راه وارد شدن به شکل و شمایل دوست حضرت را انتخاب
کرده اند ، و ازینرو که همواره بدنبال عمله و نکره برای اجرای فرامینشان بوده اند از ترکهای
عثمانی مناسب تر نمی توانستند بیابند.عثمانیها از جهات گوناگون از جمله اینکه حسرتی
بزرگتر از زیر پا انداختن بشریت و اثبات برتری راهزنان دیروز و مسلمانان صهیونیست امروز
بر دنیا نداشته اند برای اسرائیل انتخابی خوب بوده، هر چه باشد از زمان عثمانیان ،یهودیها همواره مهمترین پست های دولتی و تجاری این کشور را در دست داشته اند. در این میان تا شخصی سالهای طولانی در میان ترکهای عثمانی زندگی
نکرده باشد نمی تواند عمق و شدت کینه و بغض غیر قابل تغییر آنها در مورد ایران و ایرانی
را دریابد.کینه و دشمنی تکان دهنده ای که پس از شکست حملات عثمانی به ایران در زمان صفوی که فقط با رویای اشغال ایران انجام شده بود، به ناچار با نصب ماسک دوستی تبدیل
به تلاش به نابودی ایران از درون شد.....اما هیچگاه نتوانسته بودند حکومت دست نشانده ای
در ایران بر سر کار بیاورند تا زمان بقدرت رسیدن حجتیه در سیستم حکومتی ایران.
(اما این واقعیت را نباید از نگاه دور داشت که در دوره عثمانی تا 1357 نفوذ خود را باسو استفاده از حسن نیت ایرانیان ادامه داده و از آن به بعد بطرز بهت آوری زیر سایه وطن فروشان
حجتیه افزایش داده اند.)
*
مدل اجرا شده صهیونیستها در غرب و خصوصا امریکا که از آن بعنوان مسیحیان صهیونیست
-اوانجلیستها-نام برده میشود همواره برای من این اعتقاد را بوجود آورده بود که اگر ایشان
در این حرکت موفقیت یابند مرحله بعدی تشکیل حرکت مسلمانان صهیونیست خواهد بود .
زیرا اوانجلیستها بر اساس ایدئولوژی تحریف شده توسط صهیونیستها، میگویند ما نباید
منتظر خدا بمانیم برای بازگرداندن مسیح-ع- بلکه باید او را وادار کنیم این کار را زودتر انجام
دهد. [نگاه کنید به کتاب Forcing hand of the god اثر Hallsel Grase][و هم چنین مقاله های ایشان
در مورد مسیحیان صهیونیست]
با توجه به ایده اصلی تفکر اوانجلیسم که مبتنی بر تحریف روند ، عوامل بوجود آورنده آن بوده،
و مشخصا پیداست که در نهایت ، بامعرفی شخصی از افراد خود بعنوان مسیح در میان
معتقدان به حضرت مسیح اختلاف بوجود آورده،دست ایشان را ضعیف کرده و در نهایت پس
از به قتل رساندن مسیح واقعی-ع- ادامه
دادن حیات ناپاکی که داشته اند زیر سایه مسیح قلابی قالب شده به مردم.
هم چنین است روند و مسیر حرکتشان در میان مسلمانان.
(باید تاکید کنم که تفکر شیعی بی تردید نقش رهبری مسلمانان جهان در جهت شناساندن
چهره واقعی مسلمانان صهیونیست و اهداف ناپاکشان را می تواند و میبایست بر عهده بگیرد.
قبل از اینکه آخرین مراحل ضمیمه کردن ایران و نابودی روحانیت شیعه به اجرا در آید.)
در میان مسلمانان بوجود آوردن حرکتی مانند اوانجلیست ها ساده نبوده زیرا بجز شیعیان
بقیه مسلمانان اطلاع چندانی از احادیث و روایات مربوط به آخرالزمان و شرائط ظهور حضرت
نداشته اند. و به دلیل ناممکن بودن شروع این حرکت از میان شیعیان و ایران ، چاره را باز
هم از تنگی قافیه در دست بدامان عثمانیها شدن یافته اند. اما این مثل روز روشن است که
عثمانیها بدلائلی که به قبل از اسلام باز میگردد ایرانیان را مسلمان نمیدانند. پس چاره در این
جسته اند که از میان همان بظاهر اهل سنت کسانی را اجیر کنند که دم از مهدی بزنند و
یک خط در میان هم ادعای مهدویت کنند-باشد تا نقش تورنسل بازی کرده بتوان با آن نبض
شیعیان و روحانیت شیعه را سنجید- و این گروه میبایست با حجتیه که از قبل بوسیله ایادی
عثمانی در دل روحانیت شیعه و شیعیان مانند خنجری نشانده شده بوده ارتباط برقرار کرده
و روند ضمیمه کردن مرحله به مرحله و قدم به قدم ایران را اجرا کنند.
لازم به تاکید است که در اکثر قریب به اتفاق موارد ،عثمانیها و صهیونیستها وحدت عقیده
کامل داشته اند تا زمانی که لازم شد اعتماد مسلمانان را به اولین حزب مسلمانان صهیونیست
(آ-ک-پ) جلب کرد و برای این چه موضوعی مناسب تر از فلسطین و ایجاد جنگ زرگری با
اسرائیلیها برای جلب افکار عمومی دنیای اسلام بسوی مسلمانان صهیونیست عثمانی.
(آلون لییل دیپلمات سابق اسرائیل در ترکیه و خالق شخصیت سیاسی اردوغان میگوید :
برای ما-اسرائیل- ایجاد یک کشور دموکراتیک اسلامی حتی از ادامه روابطمان با آن کشور
مهمتر است.) و به این ترتیب نخستین نشانه لزوم ایجاد یک جنگ زرگری میان اسرائیل و ترکیه
را سالها قبل بدست میدهد.)
[تنها اشاره میکنم که حرکت مسلمانان صهیونیست بر اساس تفکرات وکتاب شخصی به نام
سعید نورسی بنا شده که اصالتا کرد بوده و در زمان حاضر رهبری فکری این حرکت را شخصی
به نام فتح الله گولن بر عهده دارد که با حمایت غیر قابل انکار صهیونیستها این حرکت را
از امریکا اداره میکند در حالی با دهها میلیارد دلار سرمایه در بیش از بیست کشور مدرسه
و مراکز تربیتی تشکیل داده که در آنها به تربیت فرزندان مسلمان دیگر کشورها به شیوه
ترکی خودشان مشغول بوده.-نیویورک تایمز دردومین هفته از ماه جون گزارشی در 21
صفحه به سیستمی که این شخص در راس آن است اختصاص داد.عده کسانی که مخالف ادامه
حضور این شخص و فعالیتهایش در امریکا میباشند هر روز افزوده میشود.-در مورد این
اشخاص به اذن پروردگار به انتشار حقایق در مورد افکار انحرافی ایشان ادامه خواهیم داد.)
تفکر حجتیه که طبق صریح آیات قران کریم ثابت میکند صاحبان آن دشمنان خدا بر زمین هستند
بر اساس لزوم ترویج فحشا ،فساد، دروغ ،قتل و غارت شکل گرفته ، وسیله ای بوده برای
بقدرت رسیدن دشمنان خدا و ایران در میهن ما. اما این تنها شروع داستان بوده. بر اساس
شواهد مبتنی بر گفتار و رفتار این موجودات ، ایشان بدنبال قتل حضرت حجت و یاران ایشان
بوده اند. و پروژه اتحادیه ترک و اسلام که سالهاست برای اجرای آن تلاش میکنند چیزی
نیست مگر کامل کردن حلقه محاصره بدور یاران امام عصر-ع- که اغلبشان به اذن پروردگارایرانی خواهند بود.
برای شاهد تنها یک نمونه ذکر میکنیم :
-تشکیل سمیناری بین المللی در تهران به امر حکومت حجتیه با مقصود همفکری برای یافتن
زمان دقیق و محل ظهور حضرت مهدی-ع- که صورت گرفت بانیان این کار را آشکارا طبق
روایات صحیح ،دشمنان حضرت اعلان نمود.زیرا طبق صریح روایات معصومین-ع - تنها دشمنانی
که قصد جان ایشان را دارند چنین اعمالی انجام میدهند.
-یک سئوال : اگر شخص واقعا یاری امام را داشته باشد این را اعلان میکند؟ امامی که ما
حتی از بردن نامشان بدلائل امنیت جانشان منع شده ایم.
فراموش نکنیم که بر اساس اخبار صحیح از معصومین -ع- در آخرالزمان سرسپردگان دجال ملعون
خود را یاران امام زمان معرفی خواهند کرد و تاکید کرده اند که توجه به اعمال ایشان
کنید اگر افراد فاسد و دروغگو باشند بدانید آنها یاران دجال پلیدند و نه امام زمان.
بر اساس شواهد و مدارک فراوان حزب مسلمانان صهیونیست مامور به اشغال سرزمینهای
اسلامی تحت ماسک اسلام ولی در جهت منافع و اهداف صهیونیستها میباشد.
با تاسف عثمانیان ناپاک توانسته اند بخش مهمی از حاکمیت ایران را بدست آورند و برای هر
کسی که بتواند وقایع داخل ترکیه و آنچه در ایران توسط حکومت حجتیه انجام میشود را
همزمان دنبال کند برایش تردیدی باقی نخواهد ماند که حکومت ایران را عثمانیان تا حد خطرناکی بدست آورده اند .
همانطور که اشاره شد هدف نه تنها اشغال ایران و بالا کشیدن تمامی ثروتهای ملی آن بلکه
تنگ کردن حلقه بدور یاران واقعی امام زمان است و مقصد نهائی از میان برداشتن حضرت
مهدی و استقرار دائمی حکومت تاریکی بر ایران و جهان است.و این خطری است که تا یک
حجتیه ای در ایران مانده باشد و تا قطع کامل دست پلید عثمانیان از ایران ادامه خواهد
داشت.
این در عین حال بزرگترین فرصتی است که روحانیت شیعه میتواند با استفاده از آن به ارشاد
مسبمانان دنیا بپردازند. ایران میتواند و باید با پاک کردن وجودش از خائنین و دین فروشان
و وطن فروشان و با قطع روابط با عثمانیان جلودار حرکت بیداری مسلمانان گردد.
اسلام و خصوصا تشیع در تاریخ با چنین خطر عظیمی هیچگاه مواجه نبوده و اینک فرصت
بیداری است.
همانگونه که یک ایرانی افتخار دارد این طرح را برای اول بارافشا میکند ، ایران نیز میبایست
سردمدار حرکت افشا کننده دشمنانی باشد که با ماسک اسلام و دوستی مهدی وارد شده اند .
[تقدیم به خاک پای آن جانی که جانان است.]
