۱۳۹۰ فروردین ۱۸, پنجشنبه

-وزارت امور آرمانها -نوشته:ییلماز اوزدیل -روزنامه حریتapril 7/2011













در زبان ترکی کلمه dus (دوش) به معنای آرمان ؛رویا؛خواب دیدن میباشد.نویسنده این مقاله
با استفاده از شباهت لفظی dis    و  dus  و با کنایه به وزارت امور خارجه درضمن  نوشته خود که ظاهرا طنزآمیز بنظر
میرسد تماما از وقایعی سخن گفته که اتفاق افتاده و هیچکدام از موارد ذکر شده خیالی
نیست. کاملا روشن است که در هدف نوشته اشاره به مواردی میشود که نمیتوانسته اتفاقی
باشد و نویسنده با انتخاب این نام مشخص برای مقاله اش قصد دارد برساند که خیلی ها
میدانند که مخفی کاری های ترکیه در جهت ایجاد نا آرامی ها و سپس استفاده از آن در مناطق
مختلف چیزی نیست که دیگر پنهان باشد.


ترجمه مقاله:

نخست وزیرمان از دست قذافی جایزه گرفت، قذافی کارش تمام شد

رئیس جمهورمان به مصر رفت ،با مبارک دیدار کرده در مراسم فارغ التحصیلی آکادمی جنگ
شرکت کرد، مبارک را سرنگون کردند،ارتش قدرت را در دست گرفت.
نخست وزیرمان ساکشویلی را در آغوش گرفت ،روز بعد از آن روسیه وارد گرجستان شد.
نخست وزیرمان در مجلس لبنان سخنرانی کرد ،روز بعد لبنان اشغال شد.
رئیس جمهورمان به یمن رفت ،به همراه وزیرانمان آهنگهای یمنی را خوانده و گریه کردند،
دریمن جنگهای داخلی شروع شد. نخست وزیرمان به هندوستان رفت،چند ساعت بعد بمبئی
منفجر شد.نخست وزیرمان با نخست وزیر اسرائیل دست داد،روز بعد به غزه حمله کردند.
نخست وزیرمان به همراه نخست وزیر سوریه در پی ریزی سد دوستی دو کشور شرکت کرد،
نخست وزیر سوریه دو روز بعد استعفا کرد. پادشاه سعودی به ترکیه آمد  به رئیس جمهور و
نخست وزیرمان مدال داد،در آن روز چیزیش نبود،فلج شد،شاید هم مرد، میگویند در حال
درمان شدن است، اما شش ماه است کسی او را ندیده. به گشایش راه افریفا پرداختیم ،از
تونس تا ساحل عاج اوضاع همه جا بهم ریخت. البشیر را به ترکیه دعوت کردیم ،در کشورش
جنگ داخلی درگرفت،سودان رسما به دو بخش تقسیم شد،سازمان ملل در بدر بدنبال البشیر
است که دستگیرش کند .رئیس جمهورمان به کره جنوبی رفت ،کره شمالی بعد از پنجاه سال
به کره جنوبی تعرض کرد.نخست وزیرمان به لبنان رفت ،برای مردم سخنرانی کرد ، دولت
ائتلافی که مثل ساعت کار میکرد از هم پاشید،حکومت سرنگون شد. نخست وزیر آرژانتین
به ترکیه آمد، قبل از حرکتش صد هزار دلار هزینه سفرش دزدیده شد.نخست وزیرمان به
عراق رفت ،در همان اثنائی که نخست وزیرمان در آنجا بود ،به مجلس حمله شد ،مسئولین
حکومتی به گروگان گرفته شدند،چهل و پنج کشته.
به سوریه نزدیک شدیم ،ویزاها را برداشتیم ،مرزها را باز کردیم ،حکومت نظامی شد،ورود
وخروج ها ممنوع شد،بر روی مردم گلوله میبارد.نخست وزیر یونان را دعوت به مراسم ورزشهای زمستانی کردیم،در یونان شورش مردمی شد...با لهستان روابط برقرار کردیم
هواپیمای نخست وزیرشان سقوط کرد  و او مرحوم شد........
سال 2010 را در ترکیه سال ژاپن اعلام کردیم در2011 با خاک یکسان شد.
رئیس جمهورمان روز گذشته قدم به اندونزی گذاشت ،زلزله هفت ریشتری شد علاوه اخطار
سونامی هم داده شد.
در حال تمام کردن نوشته بودم که خبر آمد
مخالفان قذافی ضمن حمله به کنسولگری ما در بنغازی آنجا را سنگ باران کرده پرچم ما را
به زیر کشیده اند. نه تنها برای  هیچکدام از طرفین نفعی نداشتیم ،از هیچکدام هم نتوانستیم
سودی ببریم.

ای به قربون چشاتون
این امورخارجه تان را مدتی تعطیل کنید
ما به سرنوشت خودمان راضی هستیم...
بلکه مردم دنیا کمتر ضرر ببینند.